خلاصه کتاب:
حاجآقا ب، بزرگ محله، دختری دارد پرانرژی و متفاوت. او مسیرهایی خلاف باورهای پدرش را تجربه میکند و همین تفاوت، داستانی پر از ماجراهای شیرین و خواندنی میسازد.
خلاصه کتاب:
آی نور دختر نویسنده ای که با شخصیت های کتاب هایش زندگی می کند شخصیتی را خلق می کند که آن را در وجود استادش می یابد... آی نور در پس اتفاق وحشتناکی که برایش رخ داده اشک و غم مهمان دل و جانش شده و مادرش را نگرانکرده .... آرمان پسر حاج مطیب به دنبال تصاحب آی نور و ماجرایی که با رسیدن به موقع استاد فروتن، ناکام می ماند و ...
خلاصه کتاب:
داستان دربارهی خانم معلمیست که به یکی از دانشآموزانش علاقهمند میشود. رابطهای میان آنها شکل میگیرد و در پی اتفاقاتی، مجبور به ازدواج میشوند.
خلاصه کتاب:
با دزدیه شدنش اونم به دست دزدان دریایی و گیر افتادنش بین دو مرد که از قضا هر دو قدرتمند هستن و می خوانش گیجش کرده بود یکی رئیس دزدان دریایی دومی شوالیهای قدرتمند از امپراتوری.
خلاصه کتاب:
از لحظه ای که مدی دو ماه پیش به کلاس من منتقل شد اون رو میخواستم اون خوشگل و با شکوهه و خب سنشم قانونیه و بی گناه و معصوم به نظر میرسه ولی همه چیز اون منو آزار میدن...
خلاصه کتاب:
حنا دختری که برای انتقام خون خواهر دو قلوش وارد باند قاچاق دختر میشه تا انتقامش از رئیس اون باند که اسمش اهورا گذاشته بگیره تو اون باند لقب بانوی اهورا رو میگیره اما درست زمانیکه ...
خلاصه کتاب:
اون مرد، یک وکیل سرشناس بود، یک مرد موفق که تو زندگی شخصیش مشکل عجیبی داشت. مشکلی که بخاطرش منزوی شده بود، تا روزی که منو دید منی که از کودکی بخاطر مشکل مادرزادی که داشتم طرد شده بودم و حالا با حضور اون با آدم های جدیدی آشنا میشدم، گروهی از آدم های متفاوت، درد های متفاوت و تجربه عشقی متفاوت افرای ابلق داستان زندگی منه، داستانی از سقوط، عشق و اوج...
خلاصه کتاب:
امیلی، تنها دختر یک کُنت که دنبال یه شریک ازدواج برای به ارث بردن عنوان بود.
و کایل، رهبر شوالیههای مقدس، که درست جلوی امیلی ظاهر شد.
«من به تو نیاز دارم و تو به یه شوهر مناسب نیاز داری.»
دو نفری که قرار بود در طول قرارداد وانمود کنن زن و شوهرن.
اما امیلی در طول ازدواج ساختگیش عاشق کایل شد،
سه سال به سرعت گذشت و قراردادشون تموم شد.
کایل، که به موقع حافظهاش رو از دست داده بود، از سفر برگشت.
«پس اون قرارداد ازدواج رو یادش نمیاد؟»
خلاصه کتاب:
دختری که زندگیاش پر از چالش بوده، از عشقش جدا میشه. سالها بعد، تقدیر دوباره اونها رو روبهروی هم قرار میده. اما پسر، با قلبی بسته، وجود دختر رو انکار میکنه. چرا عشق رو پس میزنه؟
خلاصه کتاب:
ماهک، زنی با گذشتهای پررنج، در جستوجوی آرامش، به محیطی پناه برده که برایش امن نیست. شاهان، مردی با نیتهای دوگانه، با دیدن ماهک تصمیم میگیرد او را به عقد موقت درآورد. اما در ادامه، از سادگی و روح لطیف ماهک بهرهبرداری میکند و او را درگیر رابطهای ناسالم میسازد.
کلیه حقوق این وبسایت متعلق به " اعجاز بوک " بوده و هر گونه کپی برداری ممنوع میباشد!
طبق ماده 12 فصل سوم قانون جرائم رایانه ای کپی برداری از قالب و محتوا پیگرد قانونی خواهد داشت.