خلاصه کتاب:
در مـورد دخـتری بہ اسـم نیـلای که نخبـہ جهانـیہ و خیـلی از جاسـوس های آمریـکایی دنبـال از بیـن بردنـ نیـلایـن!
یکـی از ایـن جاسـوس ها سایـس ..
فقـط با ایـن تفاوت کہ سایـه دنبـال انتقـام عشق سـیاه قدیـمیش از نیـلایہ..
تو ایـن انتقـام گیـری سایـہ با حامـی پسـر مغرور و سـردی کہ از نیـلای متنفـره دوسـت میـشہ
ولیـ نیـلای باهوشـ تر ای ایـن حرفاست. . .
و توی همیـن گیـر و دار نیـلای ناخواسته عاشق حامی میشه
و بـمب یہ اتفـاق بزرگـ کہ نیلای مهری و مجبور میکنه همسـر حامی حصـاری بشہ...
ولـی حامی هنوز دلـش با سایـس ولی .
خلاصه کتاب:
در ششسالگی، نفیسا توسط پدر و مادرش ترک میشود و تنها عمویش در کنارش میماند. سالها بعد، پدربزرگش تصمیم میگیرد او را با آرتا، پسرعمویش، ازدواج دهد تا نوهای داشته باشد و نام خانوادگی را زنده نگه دارد. اما نفیسا، که حالا دختری مستقل و بااراده است، در برابر این تصمیم ایستادگی میکند.
خلاصه کتاب:
نفس، دختری مستقل و پرتلاش، در شرکت مهندسی مشغول کار است تا خانوادهاش را حمایت کند. رئیس شرکت با پیشنهادی غیرمنتظره، زندگی او را وارد مرحلهای تازه میکند. در این مسیر، نفس با احساساتی تازه، انتخابهایی دشوار و لحظاتی ناب روبهرو میشود. اما در نهایت، عشق، آرامش و موفقیت در انتظارش است.
خلاصه کتاب:
نگاهت مثل طوفانی مرا به سمتت کشاند، بیآنکه بدانم مقصد کجاست. در تاریکی، بیپناه شدم و هر تقلایی بینتیجه بود. آغوشت، به جای آرامش، مرا در خود پیچید و خفه کرد. و من، هنوز نمیدانم چگونه در این طوفان گرفتار شدم…
کلیه حقوق این وبسایت متعلق به " اعجاز بوک " بوده و هر گونه کپی برداری ممنوع میباشد!
طبق ماده 12 فصل سوم قانون جرائم رایانه ای کپی برداری از قالب و محتوا پیگرد قانونی خواهد داشت.