اعجاز بوک
دانلود رمان : کتاب : پی دی اف : بدون سانسور : رمان جدید
دانلود رمان همسایه ما رایگان

دانلود رمان همسایه ما رایگان رایگان pdf بدون سانسور

دختر که معلوم نیست اسمش چی بود و پشت لبخندهای
عجیبش چی پنهون داشت، با دستپاچگی من منی کرد و
گفت :
– سلام عذر میخوام مزاحمتون شدم. میشه خواهش کنم
صدای آهنگتونو قطع کنین. بابام عادت داره شبها زود
میخوابه، ولی با این سروصدا…
چرا فکر کرده اگه مودبانه ازم درخواست کنه صداش رو قطع
میکنم ؟ باباش هم کمی مودبانه گفت و من به شاشم حساب
نکردم.
– نمیتونم.
جا خورد. چادر گل گلیش رو دور گردی صورتش جمع کرد و
پِت پِتی کرد.
– خب، چرا ؟
توی دلم گفتم نه به کرم ریختنات دور منو بایرام، نه به این
حجب و حیای کذبت
– هر وقت بابات یاد گرفت با نعرههاش آرامش بقیهرو به هم
نریزه ، منم یه فکری به حال ساعت خوابِ ایشون میکنم.
قرار نیست چون صابخونهست هر کاری دوست داره انجام
بده، قانون همسایگی برای همهست. بخشید که اینجارو ازتون
اجاره گرفتم واسه رفاه حال و آرامشم. با اجازه.
برگشتم داخل و با نیشخندی در رو به روش بستم. چشمم به
ساعت افتاد. یه ربع به یازده بود. میخواستم همونطور که
صدای نکرهی باباش رو نشنیده گرفتم از اینم بگذرم ولی
خب…
توی چشمی نگاه کردم، دیدم هنوز جلوی در خونهم ایستاده و
داره زیر لب غر غر میکنه و نگاهش روی درِ بستهی خونهم
در رفت و برگشت بود

  • اشتراک گذاری
خلاصه کتاب
اطلس، دختر پاک و ساده، با آمدن همسایه‌ی جدیدشان وارد دنیایی از رازهای پیچیده می‌شود. او ناچار است با این مرد مرموز همخانه شود. شاهرخ، پس از مدتی، دل به معصومیت اطلس می‌بندد و سرنوشتشان در هم تنیده می‌شود.
مشخصات کتاب
  • نام کتاب
    همسایه ما
  • ژانر
    ,عاشقانه,پلیسی
  • نویسنده
    مریم پیروند
  • ویراستار
    اعجاز بوک
  • طراح کاور
    اعجاز بوک
  • صفحات
    1945
  • منبع تایپ
    اعجاز بوک
اگر نویسنده این کتاب هستید و درخواست حذف آن را دارید
  • الهه
  • برچسب ها:
دیگر نوشته های
درباره سایت
اعجاز بوک
توضیح کوتاه درباره سایت
کلیه حقوق این وبسایت متعلق به " اعجاز بوک " بوده و هر گونه کپی برداری ممنوع میباشد!
طبق ماده 12 فصل سوم قانون جرائم رایانه ای کپی برداری از قالب و محتوا پیگرد قانونی خواهد داشت.